*بسم الله الرحمن الرحیم *

 

 وقتی جناب خاتم الأنبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم برای آخرین بار تأکید فرمود که قلم و کاغذ بیاورید چیزی بنویسم، گفتند: حسبنا کتاب الله». قرآن هست میان ما. ما را کافی است دیگر. نمی خواهد دین باشد، قرآن باشد، نه. کتاب هست دیگر، نه. علی نباشد. نه، ملّا، نه. منهای . دین باشد منهای . ملّا نباشد. 

چون قرآن ترجمان می خواهد؛ قرآن بیان می خواهد، احکام، مجری می خواهد، مبیّن می خواهد، حاکم می خواهد، عامل می خواهد؛ نماینده می خواهد.

قرآن باشد؛ آن را می بوسیم شب و روز چندین بار. بعد روی طاقچه خانه مان می نهیم، به سر هم می گیریم. قرآن به سر هم می کنیم و لکن منهای . قرآن که به منبر نمی آید. مردم را امر و نهی نمی کند. 

قرآن‌ترجمان‌می‌خواهد. 

آن حرف آن روز را امروز هم دارند می زنند. و از ملّا وحشت دارند. از علم و عالم وحشت دارند. از ترجمان قرآن می ترسند. و جنابعالی  در حد خودت این چند صباحی که زندگی را مشاهده می فرمایید و مردم را می بینید و احزاب و آراء و افکار را گوناگون، جورواجور مشاهده فرموده اید، دیده اید؛ به عیان دیده اید. هرکس که آمده، هر ایده ی پلیدی که داشت دست به دست هم داده، باطل؛ تنها دعوا و نزاعی که داشتند با حق و اهل حق. مگر غیر از این بود؟ تمام باطل ها را رفته اند گرفته اند. دعوایی که دارند با حق و اهل حق. 

قرآن نباشد. هرجور بخواهند بچاپند؛ هرجور بخواهند اختلاس بنمایند که کردند. که دیدید چه ها کردند. آنوقت تدبر نمی توانید بکنید.
اما قرآن نخیر.
انگشت ها، دست ها را می برد، تا بند کف می برد؛ ها. رجم می کند زانیه را. می گسار را حد می زند. اینها را نمی خواهند داشته باشند.

 اینها که اهل دنیا هستند. از اجرای احکام دین هراس دارند.

________________________

بیانات حضرت علامه حسن زاده آملی
 


*بسم الله الرحمن الرحیم *

*عبادت احرار *

خیلی از بزرگان کارکشته ی به مقامات عالیه رسیده فرمایشاتشان این است که شرع مقدس که حرف ترس، جهنم، عذاب، اینها، برای ضعفاء العقول است، و الا مردم بیدار ورزش فکری کرده ی نیروی عقلی گرفته بدانند که نظمی است، حسابی است، کتابی است.

 خیلی از بزرگان کارکشته ی به مقامات عالیه رسیده فرمایشاتشان این است که شرع مقدس که حرف ترس، جهنم، عذاب، اینها، برای ضعفاء العقول است، و الا مردم بیدار ورزش فکری کرده ی نیروی عقلی گرفته، آنها عبادت عاشقانه ی احرار دارند. نمی بینید که امیرالمؤمنین می فرماید که بارالها من پرستش نمی کنم تو را برای خوف از آتش یا برای قربت، یا برای بدست آوردن بهشت.

حالا سوال بشود: بهشت شیرین تر است یا بهشت آفرین؟
اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین که شیرین تر است. تو چرا بهشت آفرین را که خداست، بهشت آفرین را نمی خواهی ؟

جناب رسول الله فرمود که شوق و عشق بهشت به سلمان بیش از عشق سلمان به بهشت است. سلمان بهشت را می خواهد چکار کند؟ بهشت سلمان را می خواهد. تو بیا مرا زینت بده. سلمان شما چه می خواهید؟ من بهشت آفرین می خواهم. 

چرا زاهد اندر هوای بهشت است؟
چرا بیخبر از بهشت آفرین است؟

چرا از بهشت آفرین بی خبر است؟
این عبادت احرار است. بزرگان دین ما فرمودند حرف خوف و ترس و ایعاد و اینها برای ضعفاء العقول است و الا انسان رشید عبادت احرار دارد. لذا لذا در سایه ی همین بحث می بینید که حضرت امام زین العابدین، سید الساجدین، می فرماید که: خداوند جهنم را، جهنم را آفریده که جهنم چه باشد؟ جهنم را آفریده که جهنم تازیانه ای باشد برای مردم که مردم را براند به سوی بهشت. 

جهنم تازیانه ی خداست که با این تازیانه مردم را براند به سوی بهشت. فرمایش را ببینید؛ حرف را ببینید؛ جهنم تازیانه ی خداست. با این تازیانه دارد اکثری را، اکثری را به سوی بهشت می راند؛ آن اقلی ها که عبادت احرار دارند.

___________________________

بیانات حضرت علامه حسن زاده آملی
 


بسم الله الرحمن الرحیم 

 

آن کلماتی که در سوره لقمان و سوره کهف فرمودند که کلمات رب نفاد ندارد ، که اگر دریاها مرکب بشوند و درختها قلم ، که کلمات الهی نوشته شود ، نفاد نمی یابد ، کلمات حق تعالی پایان ندارد و غیر متناهی است .

 

چون خود متکلم هم غیر متناهی است ، کلمات او که تجلیات وجودی او هستند ، از کلمات ما گرفته ، از دم های ما گرفته ، آثار وجودی هر ذره گرفته ،اصوات حیوانات گرفته ،آسمانها ، کهکشانها ، ظاهرها ، باطن ها ، گرفته ، حرف ما به جایی نمی رسد .

صانعش ، کاتبش ، غیرمتناهی است .

هر سه کتابش ، کتاب عالمش ، کتاب آدمش ، کتاب قرآن که صورت کتبیه خاتم است ، غیر متناهی است .

هر چه آدم را بخواهی بشکافی و در آدم سیر بفرمایی ، در ذات و روح خودتان سیر بفرمایید ، در هیچ جا توقف نکنید که به قله اش رسیدم ، تو دریایی هستی که ساحل نداری ،سرانجامِ تو غیر متناهی است .

می رسد به مقامی که می شود خلیفة الله ، به هر جا که رسیدی ، بدان که باز می توانی در خود سیر بکنی و سیر نیرو و مدد می خواهد .

و آن هست " حقایق علمیه " باید این کتاب غیر متناهی را در خودتان پیاده بکنید . إقرأ و ارقَ ، بخوان و بالا برو ، در هیچ جا توقف نکن ، به هر جا که رسیدی بخوان و بالا برو .

***********************

پیاده شده از فایل صوتی تفسیر سوره توحید علامه حسن زاده آملی 


بسم الله الرحمن الرحیم 

 

سلسله مباحث سبک زندگی اسلامی:

درباره پیامبر می گویند:
وقتی می خواستند نطفه ی حضرت بی بی فاطمه زهرا را منعقد کنند؛ چهل شبانه روز تشریف بردند منزل حضرت ابوطالب، در منزل فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین؛ آن دو بزرگوار 40 شبانه روز در یک اتاق خلوت برایشان مادری کردند. حضرت خدیجه، شب اول که گذشت دید پیامبر تشریف نیاوردند؛ پیامبر، شب روز دوم یا روز اول، حضرت فاطمه بنت اسد را به نزد ایشان فرستادند و فرمودند : بروید به خدیجه ی عزیز بفرمایید مبادا ذهن مبارکش به این برود که من از او ناراحتم یا ایشان را قبول ندارم یا نعوذ بالله زن دیگری گرفته ایم. مبادا این فکرها را بفرماید؟
به ایشان بگویید من مأمور شده ام چهل شبانه روز باید اینجا باشم و بعد از چهل شبانه روز إن شاء الله می آیم.
به ایشان بفرمایید شب که می شود نروند از همسایه ها رفیق بیاورند. می رود رفیق می آورد ؛ شب تا صبح با هم گپ می زنند؛ ذهنش خراب می شود؛ رحم خراب می شود؛ آن نطفه ای که باید فاطمه را تشکیل بدهد، نمی دهد.
لذا خلوت خلوت باشد. بعد به ایشان بگویید شب که شد خلوت شد، برود اتاق خودش، در را از پشت محکم ببندد؛ به او اطمینان می دهیم هیچکس مزاحم او نشود. 
پیامبر خودش تک و تنها، خانمش هم تک و تنها. حضرت خدیجه می فرماید من شب تا صبح گریه می کردم که چرا لیاقت ندارم در خدمت آقا باشم؟

*********************

اهل بیت علیهم السلام برای ما میزان هستند. در هر زمینه ای، حتی بچه دار شدن. تا هر کس خواست بچه دار شود میزان داشته باشد؛ معیار داشته باشد؛ چون شجره ی درخت وجودی فرزند دارد کاشته می شود. می خواهد فرزند الهی بار بیاید؛ اینجا زمین الهی است. اینجا انسان زاست. اینجا باید انسان روئیده شود.

وقتی حضرت امیرالمؤمنین فاطمه را می برد به منزل، پدر خانمش پیامبر، دستورات می دهد: اگر فلان شب نطفه ی بچه منعقد شود بچه ولخرج بار می آید؛ اگر زیر درخت باردار نطفه منعقد شود ؛ بچه ای ظالم و باطل به دنیا می  آید. شب اول ماه و وسط ماه و آخر ماه نباشد چون بچه سرگیجه و صرع می گیرد و اصلا بهبود نمی یابد.
ما شب نیمه شعبان دختر را می فرستیم خانه ی بخت چون شب ولادت امام زمان است؛ اما روایت داریم هم از پیامبر هم از امام صادق علیهما السلام که اگر نطفه ی بچه ای در سه شب اول ماه که هلال است ( شب اول و دوم و سوم ماه قمری ) و سه شب وسط ماه ( شب سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه قمری ) که بدر است و سه شب آخر ماه ( شب بیست و هشتم و شب بیست و نهم و شب سی ام ماه قمری )  که محاق است؛ منعقد شود بچه صرع می گیرد و اینها اگر اول ماه نطفه منعقد شده باشد هر ماه ، روزهای اول ماه سردرد و گیجی و سرگیجه ی او عود می کند.

 

▬▬▬▬ஜ۩✴️۩ஜ▬▬▬▬

پیاده شده از فایلهای صوتی حضرت استاد آیت الله صمدی آملی 
 


* بسم الله الرحمن الرحیم *

 

سلسله مباحث سبک زندگی اسلامی:

اگر برخی کہ انقدر خرج میکنند، یک سوم آن را خرج کنند ازدواج ها را درست کنند خیلی هم خرج نمیخواهد.
الآن برای معاشرتهای اجتماع و مهمانیها چقدر خرج می شود؟
پول مهمانیها را بدهید ازدواجها را درست کنید.

چون بچہ های ما روی قاعده بار نیامده اند بہ یک اندک مریضی زود از بین میروند.
نطفہ لوح محفوظ است.
هرچہ پدرومادرابتدا بر روی آن نوشتند، آنجا حک میشود؛ از این بہ بعد جان بر لب میآید تا این حک شده ها تنزیہ بشود.
قبل از اینکہ بہ تعلیم و تربیت برسیم، باید آن اصل درست بشود.

 

**************************

اگر مزاجتان را به هم بزنید، قوّه ی خیال، مشوّش می شود؛ قوّه ی خیال مشوّش هم باعث می شود در خواب و بیداری تشویش داشته باشید؛ آنقدر مشوّش که می زند اعصاب را ضعیف می کند بعد به بیماریهای مختلف دچار می شوید. به یک بدغذایی و بدخوابی می بینید که مزاج به هم می خورد.
بفرمایید آقا امیرالمؤمنین و یا پیامبر چگونه می خوابیدند که ما اصلاً خوابیدن آنها را هم بلد نیستیم؟
غذا خوردنشان چگونه بود؟ سر سفره ی غذا چگونه می نشستند؟ وقتی نوع غذاها را می خوردند، در سر سفره، در یک وعده ی غذا، چند جور غذا می خوردند؟ اینها همه را ما معیار می گیریم چون انسان کامل است؛ تمام شؤون کارهای او همه میزان است.
انسان کامل، باید در تمام شؤون کامل باشد و لذا ما سؤال می کنیم اینها چگونه استحمام می کردند؟ چگونه بچه دار می شدند؟

 

▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬

پیاده شده از فایلهای صوتی حضرت استاد آیت الله صمدی آملی 
 


بسم الله الرحمن الرحیم 

 

پست نهم
سلسله مباحث سبک زندگی اسلامی:

شهوت نباید موجب گمراهی بشود، شہوت هم باید شهوت عقلانی باشد نه شهوت حیوانی.
طبع هرکسی، هرچه بخواهد دنبالش میرود و میطلبد.

شما، جوانها را از لحاظ عقلانی هدایت کنید.
عقلشان را تقویت کنید. نگذارید تابع شهوت تصمیم بگیرند.
انسانیت باید زندگی را اداره کند.
کسی که از هر راهی مال کسب میکند، این چه دلسوزی برای فرزندان ماست؟ ریشه ی فرزندان ما را خشک میکند.
یک لقمه غذای حلال نداریم.
پدری که مال حرام جمع میکند، که آینده ی فرزندان را تأمین کند، فرزندان، چنین پدری را میخواهند چکار؟

 

*********************

شیرمادر خیلی مهم است؛ یا زهر است یا شکر.
یک لقمہ نانی که پدر تهیه کرده، زن میخورد تا فرزند بشود و غذای فرزند ببین چیست؟ زهر است یا شکر؟

مادر، حجت خداست.
ما به چه دلیل باید از اهل بیت تبعیت کنیم؟
بخاطر مادرشان.

 مادروپدر که خوب باشد، بچه هم خوب است.
اگر آنجا مراعات بشود، معاشرتها بچه را خراب نمیکند.
چرا ما میترسیم بچه ها وارد اجتماع شوند، با هرکسی رفیق شوند؟
فرزند اگر طبق قاعده بالا آمده باشد، چه ترسی؟ بسپارش به دریای بلا، چیزی نمیشود، چون جانش ناپاکی و بی طهارتی را قبول نمی کند.

 

▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬

پیاده شده از فایلهای صوتی حضرت استاد آیت الله صمدی آملی 
 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فانوسِ خِرَد نمایندگی مجاز فروش ، قیمت و نصب تصفیه آب خانگی در خرم بید ماسک مو Arzxe وبلاگ سایت مصاحب دانستنی های شیمی سیگما سیس وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلً فروشگاه اینترنتی مختلط